به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، نرخ آزادسازی مدارک تحصیلی حدوداً شش برابر شده است. سیاستگذار چه هدفی از افزایش هزینههای مهاجرت تحصیلی دنبال میکند؟ راه جایگزین برای تحصیلکردگان دانشگاه بازار کار است. اما وضعیت اشتغال این دسته از افراد چندان جالب نیست و اتفاقاً از عوامل تمایل به مهاجرت محسوب میشود. اقتصاد ایران موانعی ساختاری برای رشد بالا و اشتغالزا دارد و در نتیجه ظرفیت جذب کافی نیروی کار بامهارت و تحصیلکرده را ندارد. بنابراین به نظر میرسد مبارزه با مهاجرت یک تصمیم اشتباه و مقابله با معلولی از مسائل اصلی است.
همه دانشجویانی که در دانشگاههای سراسری تحصیل میکنند، تعهد دارند که یا پس از فارغالتحصیلی برای مدتی در کشور کار کنند تا مدرک خود را دریافت کنند و یا هزینه مربوط به آن را پرداخت کنند. هزینهای که میتواند یکشبه با تصمیم دولت تغییر کند و در نتیجه هزینه تحصیل دانشجوی در حال تحصیل را همیشه گنگ و در معرض تغییر قرار دهد. براساس نرخهای جدیدی که تصویری از جدولهایش در شبکههای اجتماعی منتشر شده، برای مدرک کارشناسی با سهمیه منطقه ۱، این هزینه حدود ۶۰ میلیون تومان میشود و برای افراد مناطق ۲ و ۳، این هزینه دو برابر است. برای مدرک ارشد هم حدوداً ۵۰ میلیون تومان تخمین زده میشود.
جلوگیری از مهاجرت از طریق گروکشی
یک نکته ابلاغیه جدید وزارت علوم این است که این هزینههای جدید را به تمام فارغالتحصیلان قبلی و ورودیهای پیش از این تاریخ دانشگاهها تعمیم داده است. بنابراین به نظر میرسد هدف مسلّم سیاستگذار، افزایش هزینههای مهاجرت تحصیلی در راستای کاهش بلندای موج این پدیده بوده است. به ویژه در با اوجگیری نارضایتیها در ماههای اخیر به نظر میرسد تمایل افراد برای مهاجرت بیشتر شده است. مهاجرت از طریق ادامه تحصیل در خارج از کشور یکی از رایجترین روشهای مهاجرت ایرانیان است. در خلال این روند معمولاً اصل مدرک تحصیلی فرد نیاز میشود و اصولاً یکی از مخارج ادامهتحصیل در خارج کشور، همواره هزینه معروف به «آزادسازی مدرک» بوده که پیشتر حداکثر ۲۰ تا ۳۰ میلیون تومان بود و اکنون افزایش چشمگیر ۶ برابری پیدا کرده است. اتفاقی که باعث شده هزینههای اپلای تحصیلی از ۲۵۰ میلیون تومان هم عبور کند.
هدف ممانعت از مهاجرت چیست؟
تحصیل در دانشگاههای دولتی ایران رایگان است و اگر کسی تمایل به مهاجرت نداشته باشد، هیچگاه درگیر نرخهایی که دولت برای دریافت مدرک تعیین میکند، نخواهد شد. نفس هزینهکرد بالای دولت در آموزش عالی در حالی که در زمینه آموزش عمومی (آموزش تا دیپلم) ضعفهای بسیار زیادی دارد، جای انتقاد دارد و بحث پیرامون شیوه درست مدیریت اقتصادی دانشگاهها مجال دیگری میطلبد. اما مسلّم است که دریافت هزینه آزادسازی مدرک از سوی دولت، برای هدف اصلاح این توزیع منابع نیست. چرا که هزینههای گزاف افزودهشده فقط از کسانی که میخواهند در خارج کشور ادامه تحصیل دهند، دریافت میشوند. بنابراین باید آن را مانع مهاجرت و احتمالاً در دید مسئولان، در راستای «استفاده» از فارغالتحصیلان دانشگاهی در داخل کشور دانست که تنها ترجمه منطقی آن، اشتغال آنها در داخل برای مشارکت در رشد اقتصادی کشور است. هر چند نمیتوان مطمئن بود که حتی تا این حد هم به اهداف این سیاست فکر شده باشد، اما به هر حال به نظر نمیرسد بازار کار ایران ظرفیت پذیرش نیروی کار تحصیلکرده را داشته باشد. در واقع یکی از دلایل مهم مهاجرت افراد همین نبود شغل و درآمد مناسب است. افزایشدهندگان ۶ برابری هزینه آزادسازی مدرک باید توضیح دهند پس از ممانعت از مهاجرت بخشی از دانشجویان خواهان مهاجرت، چه آیندهای برای آنها متصور شدهاند؟
اقتصادی که تحصیلکردهها را پس میزند
همانطور که نمودار بالا نشان میدهد، بازار کار آغوش چندان بازی به روی دانشآموختگان جوان دانشگاه ندارد. فقط ۵۰ درصد از جوانان ۲۵ تا ۴۰ساله که مدرک کارشناسی (لیسانس) دارند مشغول به کار هستند. این رقم حداکثر برای دانشآموختگان دکترا به ۸۰ درصد میرسد.
حالا سوال این است که اگر جلوی مهاجرت افراد تحصیلکرده برای ادامه تحصیل گرفته میشود، آیا راه جایگزینی برایشان وجود خواهد داشت؟ با توجه به آمار اشتغال جوانان تحصیلکرده به نظر میرسد بخش زیادی از کسانی که از مهاجرتشان جلوگیری میشود قرار است به جمعیت بیکار و غیرفعال اضافه شوند و نتوانند پیشرفت شغلی و اقتصادی مدنظر خودشان را تجربه کنند. موانع کلان رشد اقتصادی ایران باعث شده بازار کار نتواند بازدهی خوبی برای نیروی کار بامهارت و تحصیلکرده ایجاد کند. در شرایطی که اقتصاد از رشد ایستاده و سرمایهگذاری روی سرمایه فیزیکی متوقف شده، نمیتوان از سرمایه انسانی انباشته در تحصیلات دانشگاهی استفاده کرد.
دمیدن از سر گشاد سرنا
اشتغال پایین تحصیلکردگان در کنار سایر عوامل ایجاد نارضایتیهای سیاسی و اجتماعی باعث تمایل به مهاجرت میشوند. در نتیجه صورتمسئله اصلی به شیوه حکمرانی مربوط میشود. اگر برخی از سیاستگذاران این تصور را دارند که مهاجرت بیشتر جوانان تحصیلکرده شانس کشور برای توسعه را کمتر میکند، اولاً باید به صورتمسئله اصلی بپردازند که مهمترین مانع توسعه است و دوم این که توجه داشته باشند وقتی اقتصاد ظرفیت جذب نیروی کار تحصیلکرده را نداشته باشد، عدم مهاجرت آنها نمیتواند کمکی به وضعیت کشور بکند و فقط جلوی پیشرفت شخصی آنها را میگیرد.
نظر شما